گفتگو با تهیه کننده انمیشن «آتو»
انیمیشن ایرانی ایستاده بر دروازه جهانی شدن
به گزارش عمار فیلم به نقل از تسنیم، فرهاد امینزاده مدیرعامل شرکت فراسوی ابعاد است. شرکتی که در زمینه ساخت فیلمهای انیمیشن فعال است. آخرین انیمیشن این گروه انیمیشن ساز کرمانی «آتو» نام دارد. «آتو، سربازان خفن بینالملل» داستان گروهی از سربازان است که برای نجات دنیا توسط سران کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی تشکیل میشود.در این مجموعه که در 10 قسمت 5 دقیقهای تولید شده است موضوعات سیاسی روز دنیا در قالب طنز مطرح میشود. پهپادهای آمریکایی به دام افتاده در تور اطلاعاتی ایران، بحرانهای اقتصادی جهان، بحران سوریه و پیش بینیهای نوسترآداموس از جمله موضوعات این انیمیشن هستند. «آتو» از جمله انیمیشنهایی است که در چهارمین جشنواره فیلم عمار حضور دارد. با امینزاده به گفتگو پیرامون انیمیشنسازی در ایران و آینده این صنعت جهانی که طرفداران زیادی دارد نشستیم. متن این گفتوگو به شرح ذیل است.
بهتر است صحبت هایمان را از آخرین شما شروع کنیم. «آتو» انیمیشنی است که در ده قسمت پنج دقیقهای تولید شده است. کمی راجع به کلیت این انیمیشن که در چهارمین جشنواره مردمی فیلم عمار حضور دارد بگویید.
تمرکز ما بر محتوای فیلم و کار تیمی است
آخرین کاری که شرکت فراسوی ابعاد انجام داد انیمیشن «آتو» بود. هدف ما این بود که یک انیمیشن سیاسی استراتژیک بسازیم. معمولا ایدههایی که به ذهن دوستان ما در زمینه انیمیشن میرسد، سیاسی نیست. موضوعات دیگری برای آنها اولویت دارد. خاصیت کار ما این است که به نوعی استراتژیک هم هست. هر اتفاقی که در دنیا میافتد، ما می توانیم به فاصله یک ماه آن را به طنز بکشیم و آن را بصورت بینالمللی ارائه دهیم.
در «آتو» رییس جمهور آمریکا را به تصویر کشیدم اما او شبیه جورج بوش یا اوباما نیست. ما تحقیق کردیم تا ببینیم شخصیت رییس جمهور آمریکا در انیمیشن ها چگونه است. متوجه شدیم در همه انیمیشنها رئیس جمهور آمریکا همیشه فردی قد بلند، جا افتاده نشان داده میشود. او همیشه بصورت یک ناجی نشان داده میشود. ما در این انیمیشن سرباز آمریکایی را کج و کوله نشان ندادیم بلکه او را فردی بلند قامت نشان دادیم که کمی چانهاش به چشم هایش نزدیک است. این کارها را کردیم تا شخصیتهای این انیمیشن بین المللی شوند و حرفی برای گفتن داشته باشند.
ما میتوانیم هر اتفاقی که در جهان میافتد را به صورت طنز در این انیمیشن نشان دهیم. البته طنزی که هجو و لوده نباشد. پیش از این یکی دو انیمیشن خیلی شعاری با این موضوعات ساخته بودند که فقط کمدی موقعیت داشت. خاصیت کار ما این است که اول راجع به موضوع تحقیق میکنیم. در مرحله بعد یک استوری بورد اولیه نوشته میشود، جلسه ی بارش افکار گذاشته میشود و موضوع پرورش داده میشود. قبل از این که به فیلم نامه نهایی برسیم دوباره جلسه بارش افکار دیگری میگذاریم. بعد از آن دیالوگ پردازی داریم. انیماتورها و کارگردان دیالوگها را آنقدر چکش کاری میکنند که شعاری نباشد و خوب از آب درآید.
به لحاظ ساختار داستانی ما چنین مسیری را طی می کنیم تا به یک قسمت از سریال میرسیم. به لحاظ تکنیکی هم چون مجموعه فراسو ابعاد شامل 10 نفر است، هر فردی وظیفه خاص خودش را انجام میدهد. در انیمیشن «آتو» علاوه بر این که ما محتوا را بسیار با وسواس و دقیق انتخاب کردیم سعی کردیم بصورت تیمی و تخصصی کار کنیم.
نحوه کار شرکتهای خصوصی انیمیشنسازی مثل شما برا ساخت فیلم چگونه است؟ باید منتظر بمانید که به شما پیشنهاد شود یا خودتان بازاریابی میکنید؟ آیا خودتان ایدهپردازی میکنید؟
روال کار شرکتهای خصوصی انیمیشن سازی اینگونه است که یک ایده یا فیلمنامه را به سازمانها ارائه میدهند. صدا و سیما، حوزه هنری، ارگانها و سازمانهای آب، برق، گاز از جمله مراکزی هستند که ایدهها به آنها ارائه میشود. اگر آنها ایده را بپسندند، سفارش کار میدهند و فیلم ساخته میشود. اما در کشورهای دیگر معمولا روال اینگونه است که شرکتها هر ایده جالب و جذابی را که داشته باشند را بدون هیچ محدودیتی به لحاظ داستان پردازی و شخصیتی پرورش میدهند و یک پیش نمایش از آن میسازند و بعد آن را به یک سرمایه گذار ارائه میکنند. البته معمولا در مورد سریال این روال وجود دارد و در مورد فیلمهای سینمایی این گونه نیست. چون فیلمهای سینمایی بودجه کلان میخواهند، شرکتهای خاصی مثل والت دیزنی و پیکسار وارد این حوزه می شوند.
این روند کاری که شما میگویید بیشتر به دلیل مشکلات اقتصادی این کار است. ممکن است تولیدات انیمیشن بازگشت مالی نداشته باشد و به همین دلیل شرایط به این شکل درآمده است.
ما بعد صنعتی انیمیشن توجه نمیکنیم
متاسفانه در کشور ما به انیمیشن و فیلم بیشتر نگاه هنری میشود. ما به بعد صنعتی توجهی نداریم. یک انیمیشن یا فیلم باید آن قدر هنرمندانه ساخته شود که مخاطب از آن خوشش بیاید. این کالا یا محصول برای مردم ساخته می شود و باید آن قدر جذاب، نجیب و پاک باشد که مخاطب بپسندد و آن را از شما بخرد. اما تولید این اثر حتما باید صنعتی باشد، یعنی افرادی هستند که هرکدام بخشی از این محصول را تولید میکنند. وقتی فاز الف انجام شد سراغ بعدی میرویم و اینها را پشت هم میچینیم تا یک محصول نهایی بدست بیاید. یک فرد هم به تنهایی میتواند انیمیشن بسازد اما دو یا سه سال طول میکشد. انیمیشنی که بعد از دو یا سه سال تولید می شود، ایده، تکنیک و انسانش متعلق به سه سال قبل است. انیمیشنهایی که از نظر روال تولید به صورت صنعتی تولید نمی شوند نتیجه نمیگیرند.
با توجه به روندی که در ایران برای ساخت انیمیشن وجود دارد که در آن دستگاهها و نهادهای دولتی تامین کننده مالی آثار هستند، به نظر شما انیمیشن سازی ایران می تواند جهانی شود و به سطح تولید انیمیشنهای سینمایی با کیفیت عالی برسیم؟ اگر نمیتوانیم پس مشکل کجاست؟ مشکل حق کپی رایت است یا نداشتن شبکه خصوصی انیمیشن؟ مشکل بودجه صداوسیما است یا اعمال نظرهای سلیقهای؟
اعمال سلایق فردی مهمترین مشکل انیمیشنسازان کشور
سوال شما چندین وجه دارد. مشخصا تا وقتی روال بگونهای باشد که شرکتها و اشخاص، کار را برای ارگانها تولید کنند ما نمیتوانیم انیمیشن های سینمایی شاخص تولید کنیم. انیمیشنهای سینمایی متعددی پیش از این تولید شده است اما تنها فیلم سینمایی که روی پرده رفته یک تهیه کننده پشت خود داشته است. انیمیشن سازها نباید به کم قانع شوند و به بودجه ارگانها قانع شوند. انیمیشن کاری جهانی است و اگر با کیفیت و تکنیکی جهانی و با داستانی بومی تولید شود مخاطبان بیشتری خواهد داشت. اگر فضای بومی را با داستانی جهانی هماهنگ و ترکیب کنیم و تکنیک کار هم در حدی باشد که چیز خوبی از آب درآید، می توان گفت این محصول از مرزهای ایران هم فراتر میرود.
علاوه بر مشکل کپی رایت در کشور، ما با این مشکل مواجهیم که تولیدات انیمیشن کشور تنها متعلق به یک فرد است. مثلا شما با مسئول روابط عمومی شرکت گاز صحبت میکنید و آنها میگویند ما این انیمیشن را میخواهیم. پولی که به شما داده میشود در قبال کاری است که آنها تعریف میکنند. انیمیشنی که ساخته میشود باید به مذاق این فرد خوش بیاید. شما پول را میگیرید تا برای خوش آمد این فرد انیمیشن تولید کنید. این خیلی متفاوت است با اینکه شما انبوه مخاطب را در نظر بگیرید، تحقیق کنید که مخاطب حرفش چیست، به چه چیزهایی علاقه دارد، از چه چیزهایی بدش می آید و بعد فیلم بسازید.
متاسفانه در کشور ما برای این مسائل بودجه داده نمیشود. فیلمهای انیمیشن ایران با سرمایه گذاری افراد ساخته میشود و باید آن فرد راضی نگه داشته شود. سینماها هم وضعیت مناسب و مخاطبان زیادی ندارند به همین دلیل هر فیلمی نمایش داده نمیشود. ما باید برای حل این مشکل به سمت بازارهای جهانی برویم.
آیا ما به درجه ای رسیدهایم که بتوانیم به بازارهای خارجی آثارمان را عرضه کنیم و آنها محصولات ما را بخرند؟
ما چیزی از انیمیشنهای چینی و اروپایی کم نداریم
ما انیمیشن زیاد میبینیم. به لحاظ تکنیکی ما چیزی از انیمیشنهای چینی و اروپایی کم نداریم. حتی به لحاظ تکنیکی از بعضی فیلمهای سینمایی که آنها میسازند یک سر و گردن بالاتریم. اما اگر قرار باشد اثری را بفروشیم باید از یک سری موانع قانونی رد شویم. اگر قرارباشد پول آن اثر به ایران برگردد از لحاظ قانونی ما دچار مشکل میشویم. ما یک سری محدودیتهای اخلاقی هم داریم که غیر قابل انکار هستند؛ به نظر من محدودیتهای خوبی هم هستند. اما به این دلایل ما نمیتوانیم هر اثری را که آنها می سازند بسازیم. اما میتوانیم با توجه به داستانهای بومی اثری بسازیم که مخاطب جهانی را جذب کند. به لحاظ تکنیکی ما فاصله چندانی با محصولات خارجی نداریم اما به لحاظ داستانی کمی با مشکل مواجه هستیم.
با تشکیل موسساتی مانند خانه انیمیشن میتوان امیدوار بود که پایهای برای ساخت انیمیشنهای سینمایی با کیفیت در ایران گذاشته شود، به نظر شما گروههای خصوصی اینیمیشن سازی میتوانند آثاری با کیفیت بالا تولید کنند؟
تنها سی و پنج سال است که «ما می توانیم» شروع شده است
ما خیلی جوان هستیم. حدود هزارسال افرادی بر این مملکت حکومت کردند که «ما نمی توانیم» را بین مردم جا انداختند. تنها سی و پنج سال است که «ما می توانیم» شروع شده است. با این همه مشکلاتی که وجود دارد، ما پیشرفتهای خوبی در زمینه تکنولوژی داریم. در عرصه فضانوردی، لیزر، سلولهای بنیادی و ... پیشرفت کردهایم. این را در نظر بگیرید که روزی «جنس خارجی بهتر است» تبدیل به «جنس ایرانی بهتر است» میشود و از این دست ماست که این امر را محقق کنیم. این موضوع در حال شکل گیری است. شکی نیست که ساختار صدا و سیما و ارگانها اینگونه است که باید یک نفر، آن هم کاملا سلیقه ای کارهای ما را تایید کند. اما از طرف دیگر، این را هم در نظر بگیرید، افرادی که در دنیا به جایی رسیدند ساختارشکن بودند. ساختارشکنی بد نیست. اگر قبله آمال یک ارگان باشد مشخصا تا همانجا بیشتر پیشرفت نمیکنیم. اما یک سری از افراد که دست به تولید فیلم سینمایی زدند، یک سری از افراد که الان متاسفانه در خارج از کشور کار میکنند، کسانی که کارهایشان در جشنواره ای بین المللی مقام میآورد، افق دید خود را از این ارگانها و اینکه فقط یک پولی بگیرند، بالاتر بردهاند.
وقتی دوستان افق دیدشان را بالا ببرند، این اتفاق خوب میافتد. ارگانها نمیگذارند چون حق هم دارند. اگر از دید یک مدیر نگاه کنید بودجهای به شما تحویل داده شده برای این که کاری انجام شود. این کار باید تحت نظارت شما صورت گیرد.
ما هم اکنون شبکه کارتون داریم ولی میبینیم این شبکه نمیتواند در برابر شبکههایی مثل «اسپیس تون» و «پرشین تون» رقابت کند. این درحالی است که ما درکشور تواناییهای زیادی داریم. مثلا فرهاد عظیما انیمیشن میسازد و کشورهای عربی به او می گویند که ما به تو پول میدهیم و همه کار برایت میکنیم فقط تو پرچم ایران را در این کار عوض کن و پرچم ما را بزن، ولی همین انیمیشن با کیفیت را شبکه پویا نمیخرد.
انیمیشنسازان به دلیل محدودیتها با تلویزیون کار نمیکنند
من با حرف شما موافق نیستم. معتقدم ما در حال پیشرفت هستیم. همین اثری که فرمودید در همین فضا تولید شده است. آثاری که به جشنوارهها فرستاده میشوند مثل آثار موسسه سلوک افلاکیان، روندی را طی کردهاند تا به این جا رسیدند. در مورد غیر قابل رقابت بودن این شبکهها به این نکته توجه کرد که گروههای تولید آثار این شبکهها متجاوز از چندین کشور مختلف هستند. اما شبکههای ایران تنها با چندین گروه ایرانی کار میکنند. اگر بچههای سلوک افلاکیان با صدا و سیما کار میکردند به دلیل تکنیک و سطح انیمیشنهای آنها اوضاع خیلی فرق میکرد. اما آنها به دلیل محدودیتهای صدا و سیما با آنها کار نمیکنند. ما انیمیشن سازان امید داریم که شاید زمانی این اتفاق بیفتد.
با توجه به این که شرکت شما از سال 88 در حال فعالیت است آیا تاکنون بازگشت سرمایه هم داشته اید؟
از سال 82 جرقههای ساخت جایی به اسم خانه انیمیشن در ذهنها زده شد. خانه انیمیشن محل و مامنی بود برای دوستانی که به انیمیشن علاقه داشتند و میخواستند انیمیشن یاد بگیرند. روالی که در این خانه طی شد روال استاد و شاگردی نبود. همه با هم در یک سطح رشد و کار را تجربه کردند. از اواخر سال 87 این مجموعه تبدیل به یک شرکت شد ولی تا الان بازگشت سرمایهای نداشتیم. ما همیشه به دوستانی که میآیند میگوییم امیدوار باشید، یک روزی این اتفاق میافتد. در شرکت فراسوی ابعاد چیزی حدود 70، 80 نفر آمدند و رفتند. یعنی یکی دو سال ماندند اما بعد نتوانستند دوام بیاورند و رفتند. این افرادی که هم اکنون کار میکنند، افرادی هستند که واقعا دوام آوردهاند. بازگشت سرمایه که چه عرض کنم، ما الان خیلی خوشحالیم که در این کار آخرمان هزینهها و درآمدمان یکی شده است و کم ضرر کردیم. این برای ما خیلی امیدبخش بود که ما توانستیم در یک پروژه ضرر نکنیم. امیدواریم از این به بعد سود هم ببریم تا بتوانیم تجهیزاتمان را کامل کنیم.
شما تاکنون چه انیمیشنهایی در موسسه فراسوی ابعاد تولید کردهاید؟
پروژههای ما اکثرا کوتاه بودند. برای بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس دو انیمیشن ساختیم. برای صدا و سیما کاری به اسم «بچه های حماسه» انجام دادیم که از شبکه دو پخش شد. برای کانون پرورش فکری انیمیشنی به اسم «تیک تاک» با تکنیک کات اوت ساختیم. دو کار مشترک برای معاونت اجتماعی استانداری کرمان و کانون پرورش فکری در زمینه حجاب و عفاف به اسم «جشن مدادرنگیها» و «روزهای سارا کوچولو» انجام دادیم.
در ایران یکسری انیمیشنها مثل «شکرستان» ساخته میشود که شاید از لحاظ تکنیکی سطح بالایی نداشته باشند ولی خیلی خوب در بین انیمیشنهای دیگر برجسته شدهاند. به نظر شما انیمیشن ایران باید به طرف ساخت اینگونه انیمیشن ها برود یا آثار خودش را با انیمیشنهای جهانی مقایسه کند و به سمت تولید این دست آثار برود؟ برای مثال انیمیشنهای برتر ژاپن یک سبک خاص دارد، انیمیشنهای برجسته اروپا و آمریکا نیز اینگونه است. آیا ایران هم سبک خاصی در انیمیشن سازی دارد؟
باید با هر وسیلهای که در دستمان است فیلم بسازیم
در حال حاضر در ایران ما همه نوع انیمیشنی میسازیم؛ از «قصههای بازارچه» که استاپ موشن است تا «شکرستان» که کات اوت است و کارهای بهرام عظیمی که سه بعدی رایانهای هستند. ما کارهای مختلفی انجام میدهیم و اینگونه نیست که در یک سبک خیلی شاخص باشیم. البته عاقلانه این است که با هرچه در دسترسمان است انیمیشن تولید کنیم. کشور ما کشور داستانهایی با بعد جهانی مثل داستان رستم و سهراب و دیگر داستانهای شاهنامه، داستانهای هزار و یک شب، داستانهای کلیله و دمنه و ... است. به نظر میآید ما باید از همان چیزی که داریم شروع کنیم. اگر یک فرد حتی میتواند فیلم رئال برای کودکان بسازد، فیلم رئال بسازد، یعنی وسیله انتقال اندیشه فیلم رئال باشد. «قصههای بازارچه» خاطرتان هست؟ زمانی خوب طرفدار پیدا کرد ولی به دلیلی که نمیدانم، تعطیل شد. می توانست ادامه پیدا کند، «شکرستان» هم همینطور البته امیدوارم ادامه داشته باشد. ما به تکنیک خاصی نرسیدیم، لزومی هم وجود ندارد که همه به یک تکنیک برسیم. به نظر من باید با هرآنچه در دسترسمان است شروع کنیم.
امکان دارد دوستانی که «شکرستان» را می سازند اگر به عرصه انیمیشن «سه بعدی» وارد شوند، کیفیت کار افت کند. چرا انیمیشن ساز به عرصه ای وارد شود که برایش ناشناخته است و امکان دارد از پس آن برنیاید؟ با این کار ممکن است آن عرصهای را هم که انیمیشن ساز حرفی برای گفتن در آن داشت از دست بدهد. مبنای این کار منطقی نیست. گاهی انیمیشن سازان ما در کارشان پیش میروند و به این فکر میرسند که باید تکنیک را تغییر دهند، باید یکسری تغییر در تیم و در سیستم ایجاد کنند، این اشکالی ندارد اما مشخصاً باید با آن روشی که در آن وارد هستند کار کنند.
شما با چه شیوهای کار میکنید و در این شیوه هزینهها چگونه است؟
گروه ما به روش سه بعدی رایانهای کار میکند. انیمیشن ها دسته بندی های مختلفی دارند. هزینهها دقیقهای حساب میشوند و در مرحله بعد نسبت به تعداد کاراکترها و لوکیشنها افزایش و کاهش مییابند. گاهی طرحی یک لوکیشن و دو کاراکتر دارد، مشخصاً هزینه ساختش خیلی کمتر از طرحی است که برای مثال 20 کاراکتر و 50 لوکیشن دارد. رندر کردن (خروجی گرفتن) هم در هزینهها موثر است. بعضی کارها نیاز به خروجی گرفتن ندارد مثلاً انیمیشنهای کات اوت مثل «شکرستان» چندان نیازی به خروجی گرفتن ندارد و هزینههایش خیلی پایین میآید. اما کاری که ما انجام میدهیم باید حتماً توسط وسیلهای به نام «رندرفارم» انجام شود.
تجهیزاتی مثل «رندرفارم» برای گروههای کوچک انیمیشنسازی قابل دسترس نیست. یک «رندرفارم» استاندارد معمولاً شامل 100 تا نوت (100 پی سی) است که هر کدام از آنها زمانی بین 3 تا 4 میلیون تومان تا 30 تا 40 میلیون تومان قیمت داشت. یعنی اگر قیمت هر نوت را 10 میلیون تومان درنظر بگیرید، یک رندرفارم حدود یک میلیارد تومان میشود. البته ناگفته نماند همه گروهها نیاز به رندرفارم ندارند، لازم نیست همه رندرفارم داشته باشند، خدمات رندرفارم در تهران ارائه میشود ولی وسیلهای که حتماً به آن نیاز است، یک سیستم خوب است که بتواند تست رندر را انجام دهد.
یکی از مشکلاتی که انیمیشن سازان ایرانی با آن مواجه هستم ضعف در انجام کار تیمی است. انیمیشنسازی صنعتی است که اگر تیمی پیش نرود زمین میخورد. شما تا چه میزان با این حرف موافقید؟
یک آزاده دلسوز گروه ما را به وجود آورد
همه حرف ما نیز همین است. فرهاد امینزاده هرچقدر هم با استعداد باشد و امکانات مالی داشته باشد باز نمیتواند به تنهایی یک انیمیشن خوب بسازد یا اگرهم بتواند سه سال طول میکشد. این کار اصلا مقرون به صرفه نیست. تنها یک تیم میتواند یک انیمیشن خوب را بسازد. ده تا فکر بهتر از یک فکر است. حجم کار انیمیشن بالاست و هرکس باید یک گوشه کار را بگیرد.
برای تشکیل یک گروه انیمیشن باید یک مزیتی بین اعضا وجود داشته باشد. شاید مزیت یک گروه این باشد که یک سرمایه دار پیدا میشود و برای تشکیل گروه ده میلیارد تومان هزینه میکند. بالاخره بعد از خرج کردن یک میلیارد تومان یک گروه انیمیشنساز خوب از آب درمیآید. یک وقت هست شما استاد انیمیشن هستید و با شاگردانتان میتوانید یک گروه را تشکیل بدهید. یک وقت چند دوست هستید که تخصص این کار را دارید و علاقه هم دارید و می توانید کار انیمیشن کنید.
به نظر من جوانها اگر یکی از این مزیتهایی را که گفتم، داشتند میتوانند وارد کار انیمیشن شوند و خوب و منطقی پیش روند ولی اگر هیچ مزیتی ندارید، انیمیشن سازی برای شما اشتباه است. حتی کار شما به تولید اثرهم منجر شود اثرتان ضعیف و بی اثر میشود. گروه فراسوی ابعاد با عزمی که استادمان حمید نخعی داشت، شکل گرفت. نخعی پایه گذار خانه انیمیشن است. او باعث شد افرادی که به انیمیشن علاقه دارند به خانه انیمیشن بیایند و در آن فضا رشد کنند. مزیت وجود یک آدم دلسوز به نام نخعی بود که 8 تا 10 سال و از 16سالگی در عراق اسیر بود. آقای نخعی پس از تشکیل گروه فراسوی ابعاد یک خانه انیمیشن دیگر تاسیس کرد و در سبک همان خانه انیمیشن قبلی در حال پرورش نیرو است.
- ۹۲/۱۰/۰۷